بارانباران، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

برای باران

اسفندانه

1390/12/19 21:03
نویسنده : سودابه
3,463 بازدید
اشتراک گذاری

 

درود و سپاس از دوستان عزیزی که به یاد ما هستند . ببخشید از این همه تاخیر .

 

باران عزیز ما توی این مدت به چند تا کارتون دیگه هم علاقه مند شده . راستش

تا پایان سه سالگی اش هیچ توجه و اهمیتی به کارتون نمیداد . گاهی برای

یکی دو دقیقه نگاهی می انداخت و دوباره سرگرم بازی و سوالات بی انتهاش

میشد . وقتی به دیدن کارتون علاقه مند شد کمی نگران شدم . اما خب همون

طور که قبلا هم نوشتم باران متن کارتونی رو که میبینه حفظ میکنه . با دقت و

علاقه نگاه میکنه . اسم شخصیتهای داستان رو یاد میگیره و داستان یا

قسمتی از اون رو در گفت و گوهاش استفاده میکنه . مثلا ده بیست روز قبل

وقتی منزل مامانم بوده ضمن بازی یکباره میگه : ما داریم بچه دار میشیم .

مامانم با تعجب میپرسن : چی ؟ چی گفتی باران جون ؟

و بعد باران که تازه متوجه مامانم شده  رو به مامانی میگه : توی عصر یخبندان 

سید به  دیه گو   گفت ما داریم بچه دار میشیم . او هم گفت ما نه اونا دارن

بچه دارمیشن .

از این کارا زیاد میکنه . با یه مشاور صحبت کردم دراینباره گفت اصلا جای

نگرانی نداره چون فقط چند ساعتی کارتون میبینه . به بازیهای دیگه اش هم

میرسه . از نکته ها و حرفای داستانهایی که میبینه در زندگی استفاده میکنه و

حفظ میکنه . شعر و متن نداره . معمولا حفظ شعر راحت تره . اما مهارت حفظ

کردنه که اهمیت داره و خلاصه خیال ما رو آسوده کردند .

دیگه این که وقتی شروع به خواندن یه شعر بکنید هر چی که باشه - البته

خب معلومه که اگه کودکانه و آهنگین باشه زیباتره -واکنش نشون میده و

دست از هر کار میکشه و با علاقه و توجه گوش میکنه . دو سه بار بخونید

قسمتی اش رو به راحتی حفظ میکنه .

گاهی توی کارها کمک میکنه و براش مهمه که بگم کمک او چه قدر برام مهم

بوده . خودش هم به بقیه میگه .

به لطف خدا کمی آرومتر شده . البته آرامشش به رفتار اطرافیان بسیار بستگی

داره . اگه داد و صدای بلند باشه . یا بد اخلاقی او هم بدتر میکنه . باید با

آرامش با او حرف بزنیم تا آرام باشه .

مامان باران چند تا لباس خوشگل برای دختر خوشگلش دوخت که عکساشو در

پست بعدی خواهید دید . از قلاب بافی و دوخت استفاده شده .

مامان باران دو هفته اخیر دو تا مسابقه آشپزی تزیین غذا در اینترنت داشت که

اولی رو سوم شد و در دومی شانس کمتری داشت . البته نتیجه زیاد مهم

نیست . مهم آموزشه و در شرایط رقابت قرار گرفتن . اولی خورش قیمه بود و

دومی تزیین زرشک پلو با مرغ . اینم تصاویرش .

 قیمه

 

ظرفی رو که خورش رو توش ریختم خوراکیه اما اشکال کار در این بود که خورش

اون طور که باید اشتها برانگیز نبود . این هم بعدی از دو زاویه


زرشک پلو 

 

زرشک پلو

 

عکسا رو فقط برای ایده گذاشتم .

خبر بد این که دختر جوان یکی از دوستانمون این چند روزه به طر ز مشکوکی

کشته شده . یه ازدواج عاشقانه هول هولکی و مخالفت دو خانواده و باز اصرار

دختر و پسر و ازدواج در نهایت و بعد شروع مشکلات . زد و خورد و اختلاف و

جنگ و دعوای همیشگی . بعد هم که بی اعتمادی و ترس و ناامنی از شوهر و

در نهایت مرگ . اون هم در بیست و چهار پنج سالگی .

نمیدونم چی بگم . میدونم که ما آدما موجودات عجیب و غریبی هستیم .

میدونم که گاهی پیش میاد و آدم با افراد دیگری در زندگیش آشنا میشه که

باعث میشه به خودش بگه کاش او را قبل از ازدواجم میدیدم . خب دله و

نمیشه باهاش جنگید . اما نمیشه هم تسلیم دل شد چون یه تعهداتی هست

. افراد تازه ای که به زندگی آدم وارد شده اند و مسئولیتهایی و وجدانی که

نباید بذاره آدم به خاطر دلش زندگی دیگران رو به هم بریزه . شاید این احساس

خاص هرگز از وجود آدم نره . نشه بیرونش کرد اما خوبه که فقط برای خود آدم

بمونه و خلوت او . گناهه و خدا مرگم بده و نباید بشه و از اینجور حرفا فقط

شعاره . توی دل هر آدمی میتونه یه خبرایی باشه که هیچ کسی ندونه دلیلی

هم نداره همیشه جسمی و مادی باشه . گاهی فقط میتونه یه عشق ساده

باشه .نمیدونم آیا مشکلشون از این دست بوده یا نه ؟ اما خب از این دست

قصه ها این روزا زیاد پیش میاد و مردم گاهی زود تسلیم میشن .بهانه شون

هم از همین نمونه هاست .نمیدونم چی بگم . یه هفته ای درگیر بودم . فکرم

مشغول بود اما خب گذشت و زمان میگذره و این بازی زندگیه . کاش دیگه پیش

نیاد .

بگذریم . این هفته دو تا از دانش آموزان سالهای قبلم رو دیدم که بسیار

خوشحال شدم . اونا منو شناختند . من بیرون معمولا زیاد از چشام درباره

مردمی که از کنارم میگذرند استفاده نمیکنم . یکی دو باری متوجه برادرم در دو

سه قدمیم هم نشدم . اولی صالح احمدی و بعدی میرزایی که هر دو توی کار

عطر و ادکلن هستند . دیدارشون خیلی خوشحالم کرد . امیدوارم همه شون

سلامت و موفق باشند . با چند نفریشون از طریق موبایل ارتباط دارم . امیدوارم

روزای شاد و سلامتی و خوشبختیشونو ببینم . زود شاغل شدن و با دانش

آموزان پایه های بالاتر سر و کار داشتن این خوبیها رو هم داره .

حرف زیاد دارم . دوباره میام و هم عکس میذارم و هم حرفامو میگم . این هم

چند تا عکس از باران خانم برای اختتامیه

با لباس ورزشی عرفان

باران

مشغول بازی کنار چادرش

باران

ببینید چه جوری خوابش رفته

باران

و چه مرتب و آروم نشسته

باران

بای

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

مامان آيلا
20 اسفند 90 10:06
سودابه جون همشون عایله دست مریزاد باید بیاییم پیشیت شاگردی کنیم . آفرین به باران جون که این قدر با دقت به همه چیز توجه می کنه . در مورد مطلب فوت یکی از دوستاتون خدا بیامرزدش و به همه ماها هم درک و تشخیص مسائل رو عطا کنه الهی آمین


لطف داری عزیزم .
مامان آيلا
20 اسفند 90 10:07
دخمل نازم گردنت درد می کنه خاله دورت بگرده با اون چشمان معصومت
عاشق باران
20 اسفند 90 11:19
سلام ماشالله خیلی هنرمندین چه شود باران خانمی که شما بزرگش کنید
خیلی نازه ببوسیدش


این از لطف شماست .سپاس.
ثمین
20 اسفند 90 13:06
سلام عزیزم از طريق ايميل samin.niniweblog@gmail.com رمز دريافت كنيد!
مامان نیایش
20 اسفند 90 13:41
ما شا الله به این دختر باهوش و ناز الهی همیشه سالم باشه خدا بچه های گلت رو همیشه بارت سالم نگه داره مامانی هنرمند ان شا الله سال خوبی پیش رو داشته باشید پر از روزهای شاد


مرسی عزیزم .
ونوس
20 اسفند 90 18:50
سلام سودابه جون امیدوارم خوش و سلامت باشی و خسته نباشی از کارهای آخر سال

باران جون نازهم که برای خودش خانمی شده رو ببوسید وخانم هنرمند مسابقه هم میدید می گفتین میومدیم تشویقتون می کردیم

برای دوستتون خیلی متاسفم این جوونها کی می خوان عاقل بشن خدا می دونه




مرسی از محبتت .
مهتاب
20 اسفند 90 23:14
_________♥♥♥♥♥♥♥♥__________♥♥♥♥♥♥
_______♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥_______♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
_____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
_____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥_♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
_____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
______♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
_______♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
_________♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
____________♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
______________♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
_________________♥♥♥♥♥♥♥♥♥
__________________♥♥♥♥♥♥
___________________♥♥♥♥
___________________♥♥
__________________♥♥
_________________♥
_______________♥
____________♥♥
__________♥♥♥
_________♥♥♥♥
_______♥♥♥♥♥♥♥
_______♥♥♥♥♥♥♥♥
________♥♥♥♥♥♥♥♥
__________♥♥♥♥♥♥♥♥
____________♥♥♥♥♥♥♥
_____________♥♥♥♥♥♥
_____________♥♥♥♥♥
____________♥♥♥♥
_________♥♥♥♥

سلام سودابه جون دوست خوبمـ....

ممنونـم. ازتبریکت منم بهت تبریک میگم

مرسی از حضور قشنگتـ.....
آشپزیت عالی




قربونت عزیز.
مامان پریسا
20 اسفند 90 23:29
سلام مامانی رسیدن به خیر.

ماشالله چه پست طولانی گذاشتی.

چه غذاهای خوشمزه ایی. دلم اب افتاد

عزیزم عید شما هم مبارک باشه.


سپاس و درود .
شاپرک
21 اسفند 90 9:32
سلام سودابه عزیزم ممنون از لطف و محبتت امیدوارم که سال جدید برای شما و خانواده محترمتون هم سالی پر از نشاط و سلامتی باشه


سپاس عزیزم .
مامان امیرناز
21 اسفند 90 9:57
سلام سودابه جون خیلی هنرمندی ها خیلی خوبه که دختر نازت داداش به این گلی داره ایشالا هر دوشون سلامت و موفق باشن


مرسی از لطفت عزیزم .
نوشين
21 اسفند 90 11:28
سلام سودابه جون.خوبي؟واااي چه تزئين جالبي!خيلي هنرمندي عزيزم.
بابت دوستت خيلي متاسفم.اميدوارم ديگه از اين موضوع ها تو كشورمون پيش نياد ولي ظاهرا" خيلي باب شده،بايد هواي خودمونوداشته باشيم
باران جونو جاي من ببوسش


مرسی از محبت و همدردیت عزیزم .
محيا كوچولو
21 اسفند 90 12:28
آفرين خاله هنرمند واقعا زيبا تزئين كردي، خوبه كه وقت براي اين كارها داريدخدا بيامرزه اين دوستي كه گفتي خيلي بده اينطوري


مرسی عزیزم از نظر لطفت . راستش وقت ندارم ، روم زیاده.
ندا
22 اسفند 90 0:31
سودابه جان سلام . خیلی ممنون از محبتت . من هم سال جدید رو پیشاپیش بهتون تبریک می گم و از خدا سلامتی و شادی براتون آرزو می کنم . خیلی خوشحال و سورپرایزم کردی دوست خوبم . موفق باشی


درود و سپاس . سال خوبی داشته باشی.
هدیه جووووووووووووووون
24 اسفند 90 20:34
سلام
افرین بسیار زیبا هستن
سلیقتون قابل تحسینه


afshin
24 اسفند 90 21:52



درود گرامي ,, سفره هفت سين انداختي ,
ميدونستي دعاي سر سفره در زمان سال نو براورده ميشه -
زود باش که داره دير ميشه .


اقلام هفت سین باید دارای پنج ویژگی باشند:

1.نام آنها پارسی باشد

2.با حرف سین آغاز شوند

3.دارای ریشه گیاهی باشند

4.خوردنی باشند

5.اسم مرکب نباشند یعنی از واژه های ترکیبی مانند سیرترشی سبزی پلو یا نظایر اینها ساخته نشده باشد.

توانستي يک سري بزن .


معصومه
25 اسفند 90 8:51
سلام خوبی
ستاره بختتان بالا
سپیده صبحتان تابناک
سایه عمرتان بلند
ساز زندگیتان کوک
سرزمین دلتان سبز
سال جدید پیشاپیش مبارک


مامان گیسو
27 اسفند 90 2:01
سلامممممممم سودابه هنرمند خودم
به به
آفرین به اینهمه هنر
واقعاً خسته نباشی
ای جونم قربون این دخمل نازم برم من
واییییییییییی سودابه جونم من نمی دونم شما یه پسر هم داری
الهی خدا حفظش کنه


مرسی از محبتت عزیزم .
مهتاب
27 اسفند 90 8:26
سودابه جون هنرمندی با برگ رو هم ببین خیلی جالب


دیدم عزیزم . مرسی بسیار عالی بود . کاش بشه انجامش داد.
هدیه جووووووووووووووون
29 اسفند 90 12:58
سلام
من در این سال جدید
سلامت، سعادت، سیادت، سخاوت، سربلندی، سرافرازی و سرور
را به عنوان هفت سین خوشبختی برای شما آرزومندم.



سپاس از مهربانی شما . سال خوبی داشته باشید.
محمدحسین عشق جاودان
2 فروردین 91 17:53
سلام .سال نو رو بهتون تبريک مي گم و در سال جديد بهترين ها رو آرزو دارم .


درود و سپاس . سال خوبی داشته باشید.-@};
ونوس
6 فروردین 91 11:47
سلام
سال نو مبارک امیدوارم سال خوبی رو در کنار خانواده داشته باشید و سلامتی و موفقیت گلهای همیشه بهار زندگیتون باشن




یه دنیا سپاس از محبتت عزیزم . امیدوارم سلامت و شاد باشی و سال بسیار خوبی داشته باشی.
ثمین
7 فروردین 91 23:34
سیب شود رویـتان سرخ و سپید و قشنگ

سبز شود جانتان سبز و بلند و کمند

سیر شود کامتان از کَـرَم کردگار

سکّه شودکارتان روزیتان برقرار

ماهی عمرت بُوَد پُرحرکت،پُرتلاش

غم بشود سنجدی رَخت ببندد یواش

پُر زحلاوت شود چون سمنو زندگی

غرق سعادت شود شیوه این بندگی !


ثمین
12 فروردین 91 20:17
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به برای باران می باشد