باران بهاری مامان و حکایت قربون دست و پای بلوریت . . .
باران خانم در حال حاضر دو سال و دو ماه و پنج روزشه و خب از آنجا که بین همه مامان ها یک بیماری خوشایند مسری ،همیشه شایعه طوری که خاله سوسکه هم از اون بی نصیب نمونده ،از قضای روزگار ما هم همه علم و نبوغ و استعداد مثبت بشری رو در فرزندمون نهفته یافته ایم و البته لازمه که اضافه کنم یه چشمه هایی هم به چشم تیزبین مادرانه خود مشاهده کرده و کلی هم اسپند دود کرده ایم.حالا دیگه تا در آینده چه شود و چه در تقدیرمان باشد ،خدا میدونه و بس.
اما از شوخی گذشته باران خانم ما چند هفته ای است که بر مهارت روشن و خاموش کردن کامپیوتر منزل و گذاشتن و برداشتن سی دی ،مهارت کنترل و توقف و جلو عقب کردن فیلم رو هم اضافه کرده . اغلب وقتی قراره کاری انجام بده ،شخصیت مورد علاقه کارتون رو به اسم صدا میکنه بعد فیلم رو روی مکث میذاره و میگه مثلا الکس من برم آب بخورم و بیام (الکس اسم جناب شیر کارتون ماداگاسکاره که نمیدونم چه طور شد ه که حسابی در دل کوچولو و خوش سلیقه دخترمون جایی باز کرده ؟)از آنجا که من اغلب فیلم ها رو به زبان اصلی دوست دارم ببینم ،باران هم بعضی از جمله ها و شعرهای کارتونها رو به انگلیسی تکرار میکنه و اغلب از من معنی اش رو میپرسه و هر بار که فیلم رو میبینه (به خصوص نوارهای دانشمند کوچک رو) اونا رو با ترجمه اش تکرار میکنه . جالبه که انگار میدونه یه زبان دیگه ست .
قبل از این که جامعه کودک دوستان رو علیه خود بشورانم ،باید اضافه کنم که بنده قبل از تولد باران خانم ،پدر همه سایتها و کتابها و همه منابع آموزشی رو در آوردم و حتی به اطلا عات مربوط به زمان کودکی فرزند اولم هم اعتماد نکردم .میدونم که تماشای تلویزیون اصلا به صلاح فرزندمون نیست و... اما خب اگه شما هم کارمند باشید و کلی کار خونه و کار خارج از منزل ،گاهی ناچار می شید یه کوچولو هم فرصت نفس کشیدن به خودتون بدید و ...