در سوگ یک دوست
دوشنبه گذشته روز شهادت امام صادق که تعطیل هم بود
خبر وحشتناکی شنیدم .
دختر یکی از دوستان بسیار نزدیکم خبر رفتن مادرشو برام فرستاد .
نمیتونم بگم چه فشار و ناراحتی ای کشیدم .
او جوان و سرحال بود و فقط یه مشکل کوچک بهانه رفتنش شد .
صبح روز دوشنبه هم در سلامت کامل ازخواب بیدار میشه
و همسرش رو هم برای نماز صدا میکنه
اما بعد که گویا دوباره میخوابه فشار خون بهانه
رفتنش میشه و او از سکته قلبی برای همیشه چشماشو میبنده .
هنوز و بی تردید تا همیشه هر روز به یادش خواهم بود .
او یه معلم بسیار خوب بود . یه انسان واقعی .
خانم زهرا قیطاسی که برام عزیز بود و تا همیشه به یادش هستم و
دوستش خواهم داشت .
از او دو تا دختر به یادگار مونده .
دختر بزرگش مدتی قبل در آزمون تیزهوشان دبیرستان قبول شده بود
و او بسیار خوشحال بود
اما کوچیکه فقط سه سال و نیمشه و بسیار نیازمند مادر .
او معلم مسلط و قوی ای بود و یقین دارم
دانش آموزانش هرگز او رو از یاد نخواهند برد .
روزی نیست که یادش نکنم و از رفتنش تاسف نخورم .
یادش تا ابد گرامی